از زمانی که زیبایی ظاهری و آرامش و صرفه جویی در انرژی برای ساختمانها مدنظر قرار گرفت، ایجاد نماها با مصالح و شیوههای مختلف در دستور کار مالکان ساختمانها قرار گرفت.
البته در این مورد، ایرانیان دارای سابقه طولانی هستند. در طول تاریخ از گچ بری و آهک بری برای نماسازی استفاده می کردند. نتیجه به دست آمده از هنرمندان و معماران و سازندگان ایرانی رامی توانیم در بناهای تاریخی مثل مسجد جامع بسیاری از شهرها از جمله شیراز، تبریز، اصفهان و بسیاری از عمارتها، مقبرهها و بسیاری دیگر از بناهای قدیمی و تاریخی در جاهای مختلف کشور ببینیم ….
نما در معماری
در سالهای اخیر، پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای پیدا کرد. نما درعمل، درون ساختمان را از بیرون جدا می کند. نما باعثمی شود ما بفهمیم که طراح و معمار و سازنده هر ساختمان دارای چه عقیده، فرهنگ و ذوقی است. در واقع حالتی است که فرد مالک یا طراح از خود در برابر بیرون دارد. نماهای ساختمان جنبه خصوصی ندارند. نام هایی که به سمت کوچه و بافت شهر دارد جنبه عمومی دارند. بنابراین نمای ساختمان از یک طرف دارای جنبه اجتماعی و از طرف دیگر نمود شخصیت ساکنان است. نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه سطح انتقالی بین فضای داخلی و خارجی است که با برجستگیهای تراس و چیزهای دیگر با فضای داخل ارتباط پیدا می کند. نمای هر ساختمان در شکل دهی به مجموعه شهری که در آن واقع شده است خیلی مؤثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه کنیم می بینیم که یکنواختی نمای شهر در مجموع از بین می رود. نمای هر ساختمان تأثیر مستقیم بر شهری دارد که در آن قرار گرفته و تأثیر آن را در بدنه خیابانها یا میدانهای آن شهر می بینیم. تفاوت بین شهری بودن یا فردی بودن نما در صورتی از بین می رود که ساختمان جزئی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباط آن با محیط اطراف خودش چند جانبه باشد.
۴ دلیل استفاده از نما:
۱- زیبا و دلپذیر کردن قیافه ظاهری و بیرونی ساختمانها و دورنمایی که مناسب و قابل قبول برای شهر یا محلی که ساختمان در آن بنا شده، باشد.
۲- جلوگیری از هدر رفتن انرژی در تمام فصلها، چون نقش یک عایق حرارتی را اجرا می کند.
۳- جلوگیری از آلودگیهای صوتی. نمای ساختمان باعث جلوگیری از ورود صداهای آزاردهنده محیط بیرون، به فضای داخلی ساختمانهای اداری، مسکونی و … می گردد.
۴- و در نهایت باعث می شود که ساختمانها مقاومت بیشتری در مقابل شرایط نامساعد جوی پیدا کنند مثل زلزلهها، باد و باران و رطوبتهای خورنده، یخبندان و مانند آن. در کل باعث افزایش طول عمر ساختمان می شود.
همان طورکه می دانید، از مصالح مختلف مثل آجر، سنگ، بتن، شیشه و … برای ساخت نمای ساختمان استفاده می شود برای مثالمی توانیم نماسازی به روش سنتی (اندودکاری) را بگوییم. در این روش برحسب شرایط جوی منطقه، جنس مصالح از نظر جذب آب و رطوبت و میزان مقاومت و چسبندگی و چیزهای دیگر، از ملاتهای سیمانی گچی، گلی، آهکی و یا ترکیبی از آن ها استفاده می شد. به عنون مثال: از نظر مقاومت ملاتهای سیمانی دارای بیشترین مقاومت و ملاتهای گلی و گچی به ترتیب دارای کمترین مقاومت هستند.
نمای ساختمان به سه دسته تقسیم می شود:
۱- نمای سنتی
۲- نماسازی با استفاده از روکشهای خارجی
۳- نمای شیشه ای
بکار گرفتن روکشهای خارجی مثل استفاده از رنگهای لعابی و انواع رنگها و یا استفاده از انواع روکشهای ساخته شده از مواد رزینی مثل رزینهای اکریلیک، پلی استر و غیره . . . یا نماهای مصنوعی مثل انواع کامپوزیت و سنگهای مصنوعی.
استفاده از شیشه دارای قدمتی حدود ۶۵۰۰ سال است . بر اساس شواهد تاریخی، در قرن ششم میلادی برای اولین بار در کلیسایی در قسطنطنیه از شیشه به عنوان یک مصالح ساختمانی استفاده شده و قصر کریستال لندن اولین ساختمان شیشه ای بود که در سا ل۱۸۵۱ ساخته شده. پس با این نگاه متوجه می شویم که کار نو و جدیدی نیست. شاید در اوایل زیاد از شیشه استقبال نشده باشد ولی بعدها با پیشرفتهایی که در تولید شیشه شد هر روز به میزان استفاده از انواع مختلف آن به عنوان یک مصالح ساختمانی زیبا، عایق و در عین حال با صرفه اقتصادی، اضافه می شود. شیشهها را به انواع شیشههای نشکن، دو یا چند جداره، عایق حرارت و صدا، رفلکس و غیره می شود تقسیم کرد. و از خاصیتهای مهم آن فراهم شدن امکان دید وسیع و روشنایی کافی برای ساکنان می توان نام برد.
اصول ساختن نما
ورودیها یکی از عناصر اصلی یک نماست. ورودیها جائی هستند که افراد از محل خصوصیشان وارد محل عمومی می شوند. اما به دلیل اهمیت اقتصادی که برای سازندگان دارد، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیت تبدیل شده. در بعضی از ورودیها، ورودی افراد با ورودی اتومبیلها یکی است و را ه باریکی برای تردد افراد پیاده دارد و در برخی از ورودیها آنقدر از تجملات استفاده شده که عملکرد ساختمان را دگرگون می کند. طبقه همکف به دلیل اینکه کاملا در معرض دید است از اهمیت زیادی برخوردار است. تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان ایجاد می کند. لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر چشمی، بام انتهای نماست. بنابراین لبه بام نمی تواند بی تفاوت با دیگر قسمتها در آسمان رها شود.
نورپردازی در نمای ساختمان
نمای بیرونی ساختمانها بخصوص نمای ساختماهای اداری از لحاظ نورپردازی خیلی مهم است. چراغها باید در رابطه با فرم معماری نما طراحی شوند. چنانچه نمای ساختمان در خیابانها و معابر عمومی قرار گیرد، بخش پایینی نما می تواند نورپردازی قوی تری در مقایسه با قسمتهای بالایی نما داشته باشد. البته این امر بیشتر در مورد ساختمانهای مرتفع صدق می کند. به طور کلی نما در تمامی ساختمانها یکی از نکتههای اصلی معماری و دکور محسوب می شود. چرا که هر کس که بخواهد وارد ساختمان شود اولین چیزی که به نظرش بیاید نمای ساختمان است اگر نما زیبا باشد برای او دلچسب و گواراست و اگر زیبا نباشد حتی دلشنمیخواهد وارد آن ساختمان شود. نما در خرید و فروش آپارتمان و ساختمان خیلی تأثیر دارد چه بسا که خیلی از سازندگان بیشتر از اینکه در داخل ساختمان از مصالح خوب استفاده کنند، در نما از مصالح خوب استفاده می کنند و نظر مشتریها را جلب می کنند.
نمای هر ساختمان در شکل دهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می رود. به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه می شود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد. رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزاینده ای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است. سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به دلیل اینکه به دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند. در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان به دنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می شود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستانها همچنان انجام می شود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است. در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می شوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید. نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمان ها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بینمیرود. تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می کند. برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته تر و محفوظ تر باشد. نمای ساختمان باید به دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به وسیله تناسب خوب پنجرهها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجرهها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم می خورد. اما گاه به علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می شود و این نظم آهنگ خود را از دست می دهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود را نشان می دهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما می گذارند. ناودانها، سایه بان ها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایههای خاصی بر روی نما می کنند. تفاوت سطحها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است. عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی توان بالا و پایین پنجره و در را با هم هم ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگ های یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می توان پنجرهها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است. ترکیب پنجرهها، ایوانها، درها و به طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می کند. طراح می تواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آن را تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند. در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می گیرند و تنوع در قرارگیری آن ها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتاب شکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت. در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام می شود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نماییمی تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می رسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدودههای افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند. کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنجمیتواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنج های ساختمانهایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی به کار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می کنند. در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است. نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر می افتد شکل می گیرد. این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد می توانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آن ها را نفی کرد.
عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که می توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد. لیکن به دلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده می کنند. بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می ماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، به نحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون می سازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنه ای امکان پذیر می شود. تناسب ورودی و حجم ساختمانمی تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد. از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار می گیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را به طور مستقیم می بینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمانهایی که طبقه همکف آن ها عملکرد تجاری دارد، به دلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی می شوند. همین موضوع موجب می شود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد. تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم می آورند. بالکنها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور به راحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند. لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوسته ای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمی تواند بدون تفاوت با دیگر قسمتها در آسمان رها شود. صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همان طور که عنوان شد نمای ساختمانها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما به دلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژه ای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته ترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرحهای بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبههای رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند. آنچه برای علاقه مندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرحهای ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانههای ساختمانی ضروری به نظر می رسد. بررسی میدانی طرح ساختمان ها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهای اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و… نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.
منبع: سایت دفتر مهندسی و طراحی آلفا